رسانه در خدمت سلطنت
تاریخ انتشار: ۲۲ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۰۲۵۴۱
با آغاز بحران اوکراین یکی از عوامل بسیار مهم در نمایه کلی این بحران، رسانهها بودند. رسانههای عربی و بخصوص انگلیسی نقش بسیار مهمی در بازتاب بحران اوکراین به نفع خود و اقناع افکار عمومی اروپا و جهان در جهت ضدیت با روسیه داشتند.
روزنامه ایران: این رسانهها همواره سعی میکردند این گونه القا کنند که جنگ بر مردمشان تأثیری نخواهد داشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تورم در انگلیس در ژوئیه به بالاترین میزان در 40 سال گذشته یعنی 10.1 درصد رسیده است. دولت به شرکتهای خصوصی انرژی اجازه داده تا از اکتبر قبضها را تا حدود 80 درصد به حداکثر 3549 پوند (4093 دلار) در سال افزایش دهند. بانک انگلستان احتمالاً افزایش بیشتری نرخ بهره را اعمال خواهد کرد و مصایب بیشتری را برای دارندگان وام مسکن به وجود خواهد آورد. اقدامات صنعتی در حال گسترش است و صدها هزار نفر ممکن است از پرداخت قبوض خودداری کرده و در اعتراض جمعی به خیابانها بیایند.
با همراهی رسانهها و دولت که در واقع برای خفه کردن افکار عمومی طراحی شدهاند، هیچ بحث جدی در مورد اینکه چگونه انگلیس به نقطه بحرانی کنونی رسیده، در رسانهها مشاهده نمیشود.
چپ سنتی ضد جنگ عملاً از رسانههای اصلی حذف شده است؛ رسانههایی مانند گاردین و ایندیپندنت با محافظهکاران و نومحافظهکارانی مانند اکونومیست و تأثیرگذاران رسانههای اجتماعی آن همسو شدهاند و سیاست تحریمهای گسترده و رد دیپلماسی را تبلیغ میکنند؛ سیاستهایی که دقیقاً همان خط رسانهای دولت است.
در واقع، اخیراً مشخص شد که توافق صلح روسیه و اوکراین در ماه آوریل روی میز بوده است، اما بوریس جانسون، نخستوزیر سابق انگلیس به کی یف اعزام شد تا بهعنوان نماینده غرب جلوی توافق صلح را بگیرد.
لیز تراس، نخستوزیر تازه کار اکنون بهعنوان چهره جدید نظامی گری انتحاری انگلیس ظاهر شده است. او که یکی از وفادارترین جانشینان جانسون بود، در ماه فوریه به مسکو اعزام شد تا درباره تحریمهای شدید هشدار دهد، اما بسرعت به خصمانهترین زبان ممکن در خدمت جاهطلبیهای رهبریاش روی آورد؛ رویکردی که یکی از ستوننویسهای انگلیسی از آن بهعنوان «دیپلماسی نابودی» یاد کرد.
شیپور جنگ را متوقف کنید!
لیز تراس در طول مبارزات انتخاباتی اخیر رویکرد نظامی گری خود را حفظ کرد و قول داد که هزینههای دفاعی را تا سال 2030 از 2.1 درصد فعلی به سه درصد تولید ناخالص داخلی افزایش دهد و در مورد اینکه چقدر آماده است دکمه هستهای را فشار دهد، اظهار داشت که باید منتظر رویکرد سایر کشورهای لیبرال باشد.
رسانههای بزرگ تلویزیونی انگلیس به طور خاص مأموریت دارند که لیز تراس را بهعنوان چهره مردمی نشان دهند و اینکه وی بهدنبال احیای حقوق مردم است؛ تلویزیونها سخنرانی عجیب او در سال 2014 را پخش میکنند که در آن درباره صادرات چای یورکشایر به چین افتخار میکرد در حالی که انگلیس همراه با امریکا و اتحادیه اروپا تحریمهایی را علیه چین وضع کردند.
اخیراً یک کمدین که لیز تراس را در برنامه گفتوگوی سیاسی برجسته بیبیسی به سخره گرفت، باعث خشم دولت و رسانههای دست راستی شد؛ برنامهای که به مقایسه سخنرانی لیز تراس قبل و بعد از مرگ ملکه پرداخته بود و آن قدر مورد هجمه رسانههای مختلف قرار گرفت که حتی بیبیسی هم ضمن عذرخواهی بار دیگر برنامه خود را اصلاح کرد؛ این مسأله نمود واضحی از همراهی بیچون و چرای این رسانهها با دولت کشور است.
در همین حال پرچمدار چپ، مجله نیو استیتسمن که یک مجله سیاسی و فرهنگی انگلیسی در لندن است، دیدگاههای طرفداران جنگ، یعنی شخصیتهایی مانند پل میسون را منتشر میکند که با یک واحد ضد اطلاعات نادرست وزارت خارجه در ارتباط بوده است؛ البته رسانهها اجازه انتشار چنین محتواهای بازگوکننده پشت پرده را نمیدهند.
افراد و چهرههایی که شعار «شیپور جنگ را متوقف کنید» علم کردهاند، در هیچ رسانهای دیده نمیشوند، زیرا رسانههای لندن آنها را نادیده میگیرند؛ در حالی که افراد همسو با دولت مانند پیتر هیچنز (شخصیت رسانه ای) مجاز هستند از حاشیه به متن بیایند، چون آنها همصدا با دولت انگلیس هستند.
مردم اروپا؛ قربانی رؤیاهای سیاستمداران غربی
سانسور و بایکوت در انگلیس حتی از ایالات متحده هم بیشتر است؛ در حالی که در انگلیس، کمتر کسی سیاست این کشور در جنگ اوکراین را زیر سؤال میبرد، در ایالات متحده صداهایی از رسانههای لیبرال و چپ شنیده میشود که منتقد جنگ هستند؛ آنها بشدت به تثبیت جنگ توسط نهاد سیاست خارجی ایالات متحده به هر قیمتی اعتراض میکنند، البته بازهم نباید از نظر دور داشت که بسیاری از این موارد صرفاً موضعگیری لفظی است، زیرا جمهوری خواهان در کنگره همچنان با اکثریت قاطع به حمایت از بسته هزینههای عظیم 40 میلیارد دلاری رئیسجمهور جو بایدن برای حمایت از تلاشهای جنگی اوکراین، که برنی سندرز، قهرمان چپگرایان نیز آن را تأیید کرد، رأی دادند اما حداقل در ظاهر یک بحث عمومی در رسانهها با موضوع سیاست خارجی و تأثیرات داخلی آن بر ایالات متحده وجود دارد.
اما در انگلیس هیچ بحثی در این رابطه در رسانه نمیشود و این موضوع، فضایی امن را به وجود آورده تا سیاست مداخله پنهانی اساساً بدون چالش باقی بماند. جالب اینجاست که تعهد مالی انگلیس (حداقل 3.8 میلیارد پوند معادل 4.4 میلیارد دلار) در قبال سیاست مداخله، از ایالات متحده کمتر بوده است.
نیروهای ویژه تحت نظارت MI6 در نزدیکی خطوط مقدم اوکراین عملیات میکنند. ارتش انگلیس به 10هزار پیاده نظام اوکراینی آموزش نظامی میدهد و فهرستی بلندبالا از سلاح را فراهم کرده و سربازان سابق را بهعنوان مزدور به آنجا میفرستد تا در اوکراین بجنگند.
اکنون، مداخلات غرب در اوکراین ممکن است حتی خطر جنگ هستهای را نیز بهدنبال داشته باشد و این موضوع، وارد گفتوگوی عمومی شده است؛ برای درک این موضوع که چنین اتفاقی در صورت رخ دادن، بسرعت به فاجعه جهانی تبدیل خواهد شد، نیازی به داشتن تخصص در سیاست نیست و همگان میتوانند آن را درک کنند. با این حال، به نظر میرسد که فضای روانی در محافل سیاست ایالات متحده و انگلیس برای اجتناب از چنین نتیجهای چندان شکل نگرفته و بازدارنده نیست.
تحریمها و تشدید عملیات نظامی از سوی غرب در اوکراین، قیمت نفت و مواد غذایی را به سطوح فجیع رسانده و زندگی مردم عادی را که حتی ارتباطی با این سیاستها نداشتهاند، ویران کرده است.
به نظر میرسد که کشورهای اروپایی دارند قربانی سیاستمداران خود میشوند؛ سیاستمدارانی که رؤیای تب سرنگونی ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه را در سر میپرورانند، اما تاکنون نتوانستهاند حتی به آن نزدیک شوند. اقتصاد روسیه نه تنها زنده مانده است، بلکه قدرتهای بزرگ غیر غربی جهان با نادیده گرفتن دستورات ایالات متحده و حفظ روابط سیاسی و اقتصادی با مسکو بدون عواقب توانستهاند از ائتلاف موسوم به صلح امریکایی جدا شوند. حتی ترفند بدبینانه بوریس جانسون برای استفاده از جنگ اوکراین برای نجات پست نخستوزیریاش، بینتیجه بود. مهم نیست که چند بار ستون نویسان روزنامه و مجریان تلویزیون عباراتی مانند «جنگ پوتین» را در تلاش برای به حاشیه بردن بحث در مورد علل آن، نقش غرب و امریکا در تشدید آن و چگونگی پایان دادن به آن بیان میکنند. واقعیت این است که سیاست دولت انگلیس، همین یک انتخاب است و دیگر مهم نیست که بهواسطه آن چه بلایی سر مردم این کشور میآید.
انتهای پیام/
منبع: ایران آنلاین
کلیدواژه: ایالات متحده رسانه ها لیز تراس تحریم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۰۲۵۴۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تعامل رسانهها با اندیشکدهها باید تقویت شود/ سیاست پژوهی، نوک پیکان پژوهش است
به گزارش گروه پژوهش خبرگزار یعلم و فناوری آنا، در این نشست که با حضور سجاد زوده مهر (دبیر اجرایی جایزه سیاستگذاری سال) و سجاد هجری (دبیر علمی بخش بینشی و اندیشهای جایزه سیاستگذاری سال) برگزار شد در آن علاوه بر تشریح فعالیتهای این جایزه بر هم اندیشی با رسانهها و استفاده از فضای تخصصی آنها در این حوزه هم تأکید شد.
سجاد هجری دبیر بخش بینشی و اندیشهای جایزه سیاستگذاری سال فعالیتهای جامعه اندیشکدهها و خانه اندیشه ورزان را در راستای سیاستگذاری علمی و جهت دهی غیرمستقیم در حوزه سیاست پژوهی و در امتداد آن فعالیت جامعه اندیشکدهها به عنوان واحد رصد و ارزیابی خانه اندیشه ورزان را شناسایی، برجسته سازی و ارزیابی سیاست پژوهی در سطح ملی عنوان کرد و بیان داشت: امیدواریم با توجه به فعالیت تخصصی که خبرگزاری آنا در حوزه تخصصی پژوهش دارد بتوان همکاریهای خوبی را برای اطلاع رسانی از فعالیتهای جامعه اندیشکدهها و خانه اندیشه ورزان رقم زد. باید گفت که خانه و اندیشکده نقشی واسط میان اندیشگاهها با خیلی از نهادهای دولتی و رسانه را ایفا میکنند و میتوانیم این حلقه ارتباطی را با فضای رسانهای و بویژه رسانه تخصصی خبرگزاری آنا ایجاد کنیم.
* سیاست پژوهی، نوک پیکان پژوهش
وی ادامه داد: سیاست پژوهی، نوک پیکان پژوهش در اندیشکدهها است و این فضا به پژوهشهای اندیشه ورزی سیطره و احاطه دارد. این موضوع میتواند به اندیشه ورزی جهت دهد. اندیشکده است که میتواند مسائل را در جامعه و مردم کشف کند و هویت بخشی کند و به نهاد علم نشان دهد. اندیشکدهها برای سیاست گذاری در این خصوص به یک مبانی نظری نیاز دارند و برای این که بتوان در نهاد اندیشه ورزی راهبرد و سیاست داشته باشیم باید این مبانی در اختیار آنها قرار بگیرد. به همین خاطر نظام اندیشه ورزی در جهت دهی نظام علم خیلی نقش موثری دارد.
* رسانه جایگاه اساسی در اندیشه ورزی دارد
هجری در پاسخ به سوال خبرنگار آنا مبنی بر ارتباط اندیشکدهها با رسانهها، این طور پاسخ داد: رسانه بسیار جایگاه اساسی در اندیشه ورزی دارد. در چرخه سیاستگذاری ما جایگاه رسانه را در اندیشه به طور اخص درک میکنیم. در بحث پژوهشی، اندیشکدهها برای شناخت مشکلاتی که در جامعه وجود دارد ناگزیر به رجوع سمت رسانهها هستند که بازتابی از جامعه ومردمان خودشان هستند. این ارتباط دو سویه چنین در هم تنیده است که حتی رسانهها هم با فرصت جذب و اقناع به کمک سیاست پژوه میآید تا سیاست مدونی که توسط اندیشکدهها تنظیم شده است را برای مردم مشروع کند. با توجه به این مهم هر اندیشکدهای نیازمند این است که با رسانهها ارتباط خیلی خوبی را برقرار کند و از رهگذر این فرصت بتواند به نتایج مطلوبی دست پیدا کند.
اندیشکدههای کشورمان نه تنها نیازمند ایجاد ارتباط خوبی با رسانهها هستند بلکه ضرورت ایجاد و تقویت درک درست نسبت به این موضوع نیز مشهود استوی ادامه داد: اندیشکدههای کشورمان نه تنها نیازمند ایجاد ارتباط خوبی با رسانهها هستند بلکه ضرورت ایجاد و تقویت درک درست نسبت به این موضوع نیز مشهود است. از نظر من در آسیب شناسی اندیشکدهها میتوان به دو موضوع عمده اشاره کرد. یکی اینکه هنوز رسالت اصلی خودشان را که نقد قدرت رسمی است متوجه نشدند و مورد بعدی این که اندیشکدهها با ادبیات اندیشه ورزی ورسانهها هنوز به اندازه کافی آشنا نیستند. اکنون برای این پرسش که رسانهها چه نقشی را در قبال اندیشکدهها ایفا میکنند، جواب موثری در زیست بوم اندیشهورزی کشور نیافته است.
هجری در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر این که چرا نگاه انتقادی و مطالبه گر در رسانهها نسبت به اندیشکدهها وجود ندارد، این طور پاسخ داد: شاید یکی از دلایل آن را باید در این جستجو کرد که نظام اندیشکدهای ما در حال حاضر و با تمام تلاشهایی که برای آنها صورت گرفته هنوز به بلوغ نرسیده است. در تأسیس برای برخی از اندیشکدههای منطقه باید گفت که از دل رسانهها بیرون آمدند. به عنوان مثال الاهرام در که در پژوهشهای منطقهای جزو رتبههای اول هست از دل رسانهای با همین نام بوجود آمده است و یا اگر در برخی از اندیشکدههای جهان جستجو کنیم میبینیم که رسانه به عنوان ایجاد کننده این اندیشکدهها نقش داشته است.
* تفکیک سطوح خروجی فعالیت اندیشکدهها از مبانی نظری تا عملیات میدانی در دومین جایزه ملی سیاستگذاری
در ادامه سجاد زوده مهر (دبیر اجرایی جایزه ملی سیاستگذاری و مدیر محتوای جامعه اندیشکده ها) به ارائه توضیحی در خصوص فعالیتهای این مجموعه پرداخت و گفت: جامعه اندیشکدهها به عنوان واحد رصد و ارزیابی خانه اندیشه ورزان از سال ۱۳۹۶ و با رسالت شبکهسازی بین اندیشکدهها و ایجاد یک نظام رصد و ارزیابی فعالیتهای اندیشکدهای، فعالیت خود را آغاز کرد. به همین منظور این مجموعه خدماتی را به اندیشکدهها و مراکز سیاستپژوهی ارائه میکند.
در گام نخست، تخصصیترین سایت معرفی پژوهشها و اقدامات اندیشکدههای کشور راه اندازی شد. یکی از دلایل تصمیم گیری نسبت به راه اندازی سایت را میتوان به مشهود بودن ضغف رسانهای و اطلاع رسانی اندیشکدهها عنوان کرد.
همچنین جامعه اندیشکدهها خدمات دیگری از جمله فصلنامه، سالنامه، مجموعهای از نشستها همچون «گفتاک»، «اندیشگو» و برنامه رادیویی «با اندیشهورزان» و... را به زیستبوم اندیشه ورزی کشور ارائه کرده است. یکی دیگر از مهمترین خدمات واحد ارزیابی خانه اندیشه ورزان برگزاری «جایزه ملی سیاستگذاری» است که به صورت دوسالانه برگزار میشود.
* اولین دوره جایزه ملی سیاستگذاری
وی ادامه داد: دوره پایلوت این جایزه را سال ۱۳۹۸ با عنوان جایزه «اندیشهورزی و سیاستسازی» برگزار کردیم که ۵۰ پروژه و از ۱۶ اندیشکده به آن ارسال شد. در این جایزه از ۵ پروژه برتر تقدیر شد که میتوان به «طراحی الگو و پیگیری اصلاح قانون صدور چک» اشاره کرد.
آثار دریافتشده ۳ مرحله ارزیابی را پشت سر میگذارند که اولین مرحله آن به صورت آفلاین وتوسط اعضای شورای علمی جامعه اندیشکدهها انجام میشوددر سال ۱۴۰۰ که اولین دوره رسمی این جایزه را با عنوان «جایزه ملی سیاستگذاری» برگزار کردیم و در آن سال بیش از ۲۵۰ پروژه از ۵۲ اندیشکده با یکدیگر رقابت کردند که عدد قابل قبولی بود. ایده اصلی آن جایزه، رقابت پروژههای اندیشکدهای فارغ از حوزه فعالیت و یا سطح اثرگذاری بود.
وی ادامه داد: آثار دریافتشده ۳ مرحله ارزیابی را پشت سر میگذارند که اولین مرحله آن به صورت آفلاین وتوسط اعضای شورای علمی جامعه اندیشکدهها انجام میشود. در مرحله بعد، پروژههای برتر به صورت حضوری به داوران پتلهای موضوعی ارائه میشود و برترینهای هر پنل در مرحله پایانی در حضور داوران رتبه بالا از نظر علمی و اجرایی پروژهها به منصه بررسی و ارزیابی قرار داده میشوند. برترین پروژه دوره نخست جایزه ملی سیاستگذاری از اندیشکده دیاران با «برزخ بی هویتی در سرزمین مادری» شناخته شد. این پروژه که موضوع آن در خصوص اعطای شناسنامه به فرزندانی بود که از مادری ایرانی و پدری غیر ایرانی متولد شدند و به مرحله اجرا هم رسید، اما بنا به دلایلی این موضوع فعلا متوقف شده است. ۱۵ پروژه شایسته تقدیر نیز در آن جایزه شناسایی شد که از جمله آن میتوان به پروژه «آیندهپژوهی بافت پیرامون حرم مطهر رضوی» از پژوهشکده نوین شهر معنوی ثامن اشاره کرد که به فعالیتی عظیم و مواجهه به ذینفعان بسیار، منجر به جلوگیری از تخریب این بافت تاریخی شد. پروژه شایسته تقدیر دیگر «ارائه مدل ساماندهی و جمع آوری گازهای همراه با نفت» از موسسه مطالعات انرژی سبحان بود که در اجرا ره آورد خوبی داشت.
* دومین دوره جایزه سیاستگذاری/ پژوهشگران برتر از امتیاز نخبگی بهرهمند میشوند
زوده مهر به برگزاری دومین دوره جایزه سیاستگذاری در ۱۴۰۲ اشاره کرد و گفت: بعد از برگزاری دورههای گذشته و استقبالی که از آن شد در این دوره شاهد ارسال ۵۰۷ پروژه و از ۱۰۷ اندیشکده بودیم. در بررسی اولیه ۴۵۵ پروژه شرایط لازم برای حضور در جایزه را داشتند ومابقی بیشتر مقالات علمی بودند که از مرحله ارزیابی کنار گذاشته میشدند. در این دوره تصمیم گرفتیم سطوح فعالیت اندیشکدهها به سطوح بینشی و اندیشه ای، استراتژیک و راهبردی، عملیاتی و اجرایی و تولید و توسعه محصول تفکیک کنیم. به این ترتیب ۶۵ پروژه در بخش بینشی و اندیشه ای، ۲۷۸ پروژه در بخش استراتژیک و راهبردی، ۱۵۰ پروژه در بخش عملیاتی و اجرایی و ۱۵ پروژه در بخش تولید و توسعه محصول ارسال شدند. بعد از ارزیابیها در دو مرحله توسط اعضای شورای علمی جامعه اندیشکدهها وارائه پروژهها در پنلهای موضوعی، به ترتیب در بخش بینشی اندیشهای ۴ پروژه، در بخش استراتژیک و راهبردی ۲۰ پروژه، در بخش عملیاتی اجرایی ۱۳ پروژه و در بخش تولید و توسعه محصول ۵ پروژه به مرحله نهایی صعود کردند که در صدد هستیم تا مرحله نهایی را تا پایان اردیبهشت ماه برگزار کنیم.
یکی از مهمترین شروطی که برای ثبت این موسسات در جامعه اندیشکدهها داریم استقلال فکری و عملی آنها استزوده مهر در پاسخ به این سوال که چه نهادهایی در برگزاری این رویداد در کنارتان بودند خاطر نشان کرد: از نهادهایی که در دومین جایزه ملی سیاستگذاری همراه بودند میتوان به بنیاد ملی نخبگان اشاره کرد. طبق قولهایی که دادند قرار شد تا مدیران پروژههای برتر از امتیاز نخبگی بهرهمند شوند و یا طرحهایی که به دلیل مسایل مالی به مرحله اجرا نرسیدند بنیاد به عنوان بازوی اجرایی کنارسیاست پژوهان باشد. حتی یکی از اپلیکیشنهای حمل و نقل هم نسبت به حضور شرکت کنندگان مرحله دوم جایزه، مساعدتهایی فراهم کرد.
همچنین وی در پاسخ به این سوال که نسبت بین ارگانها و مراکز پژوهشی آنها به چه صورت است و چه شروطی برای حضور آنها در جامعه اندیشکدهها وجود دارد بیان کرد: یکی از مهمترین شروطی که برای ثبت این موسسات در جامعه اندیشکدهها داریم استقلال فکری و عملی انها است. به عنوان مثال مرکز پژوهشهای مجلس با وجود این که ریاست آن توسط رییس مجلس انتخاب میشود، اما به صورت مستقل عمل میکند و این استقلال فکری در خروجیها نمود دارد به طوریکه و حتی نسبت به طرحها و لوایح مجلس هم پژوهشگران آنها میتوانند در مقام منتقد ظاهر شوند و نمایندگان را نسبت به تصمیم درست آگاه کنند. اما پژوهشگاههایی ذیل برخی نهادها هستند که پژوهشگران آنها با نگاه غیر انتقادی و تایید گرایانه نسبت به تصمیمهای نهاد بالا دستی خود اقدام به تحلیل میکنند که همکاری با این مجموعهها در ماموریتهای جامعه اندیشکدهها تعریف نشده است. گرچه ما با اندیشه ورزان مستقل هم ارتباط داریم که قید «عضویت در اندیشکدههای دولتی و غیر دولتی» درباره آنها الزامی نیست.
انتهای پیام/